ابوالفضلابوالفضل، تا این لحظه: 16 سال و 11 ماه و 21 روز سن داره

قشنگ ترین وبلاگ برای قشنگ ترین پسر دنیا

دوتا بلا از سرت رفع شد...

1390/8/17 18:34
نویسنده : مامی جون
531 بازدید
اشتراک گذاری

جیگر مامان.

امروز صبح که من رفته بودم سر کلاس گرافیکم و قرار بود تا 10 برگردم بابایی هم تو بانک کار داشت و باید زودی میرفت.هیچ کدوممون که خوابیده بودی پیشت نبودیم البته برای اولین بار بود که تو خونه تنهات میزاشتیم.

وقتی که برگشتیم خونه دیدم شما تلوزیون اتاقت  و روشن کردی و کلی اسباب بازی ریختی دورو برت داشتی بازی میکردی . سیم تلوزیونت وصل نبود و خودت آینه به اون بزرگی رو گذاشته بودی زمین و سیماشو زده بودی به پریز فقط خدارحم کرده بود بهمون که آینه نیافتاده بود بشکنه و تو دست و پات بره.

 

عصری هم داشتیم 3تایی یعنی من و شما و بابایی با هم بازی میکردیم که شما اومدی خودتو انداختی رومون یهویی سرت خورد به میز جلویی راحتی به شیشه. وای قلبم داشت از جا درمیومد دیدم خون ریخت بیرون و پیشونیت زخم شده بود .بازم خدارو شکر کردیم که به چشمت نرفته بود. یه صدقه هم درآوردیم.

الانم تازه از خواب بیدار شدی و داری صحبت میکنی جیگر تو بخورم عشق من.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)