سرماخوردگی و تعطیلی مهد
سلام قربونت برم
ببخش مامانو که نتونستم چند روزی آپ کنم.
آخه یه 1هفته ای هست که سه تایی یعنی شما و من و بابایی حسابی سرماخوردیم هنوزم خوب نشدیم.
منم که بخاطر سرماخوردگی و رسیدن به شماها دیگه وقت نت و نوشتن نداشتم.
هفته پیش شما حسابی سرماخوردی و بردمت پیش مثلا یه متخصص اطفال
که هیچی سرش نمیشد. چندتایی دارو بهت داد و دوتا آمپول دگزا زد بهت.و یه شربت سفیکسیم داد که بهشون شما میگی شربت سفید. که دوبار بهت دادم که هر دوبارشم بالا آوردی و نتونستی شربت رو بخوری و فرداش برمت پیش همون دکتر باز بجای همون شربت یه شربت دیگه داد که اینیکی صورتی بود ولی از همین چرک خشک ها بود که سوسپانسیونی ان.بازم نتونستی بخوریش
همین جوری ازت مراقبت کردم و اون یکی داروهاتو بهت دادم
اینم بگم که حسابی بد غذا شدی اصلا غذا نمیخوری
فقط تغذیه ات شده آب پرتقال و لیمو شیرین و شیر.
تا اینکه دوروز پیش با بابایی بردیمت پیش یه دکتر دیگه اونم همچنان یه مشت دارو داد و یه آمپول دگزا زد.
الان حالت بازم بهتر از قبله ولی خوب همش به خاطر این داروهای خواب آو یسره خوابی
خودم مهدتو فعلا تعطیل کردم . میگم بزار خوب شی بعدا بری.
فردا شبم شب یلداست
راستی پسرم یلدات مبارک
خاله بهاره هم فردا از تبریز میاد و همگی خونه زن دایی اعظم دعوتیم.میخواییم براش چله ای ببریم
بازم بعدا میام میگم که چه شد یلدا؟
فعلا بای بای