بله برون دایی جون
عزیزکم دیشب بله برون دایی بهمن بود. همگی رفتیم خونه زن ایی اعظم و براش یه انگشتر خوشگل و یه چادر و یه روسری مامان جون گرفته بود و فعلا تا 20آبان که عقد کنونشونه>دیشب یه صیغه محرمیت براشون خوندن.تا محرم بشن به هم و برن دنبال کارای آزمایشگاهشونو خرید و این چیزا دیگه.خلاصه عزیزم دیشبم اینجوری گذشت.الانم عین این موش موشی ها داری کارتون نگاه میکنی و بابایی هم رفته بیرون دنبال کاراش.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی